چندی پیش اسلامیستهای تروریست بوکو حرام ۲۳۰ دختر دانش
آموز را در شمال شرقی کشور نیجریه ربودند، مدرسه را به آتش
کشیدند و اعلام کردند که دخترها را طبق دستور خدا خواهند
فروخت چرا که آنها بهتر بود به جای مدرسه رفتن شوهر داری و
خانه داری میکردند. ابوبکر شیکاو، رهبر این گروه پس از
ربودن دانش آموزان، در یک پیام ویدیویی ظاهر شده واعلام
کرد که این دختران را به عنوان برده معامله خواهد کرد و یا
به زور به ازدواج مردان درخواهد آورد. وی همچنین در این
ویدئو گفته است که خودش نیز با دو تن از این دختران، یکی ۹
ساله و دیگری ۱۲ ساله ازدواج خواهد کرد.
نمونه دیگری از ترورهای مداوم بوکو حرام حمله به خوابگاه
دانشکده ای در شمال شرقی نیجریه بود که در آن پنجاه دانشجو
را در حالی که در خواب بودند قتل عام کردند. واینها فقط
گوشهای کوچکی از جنایات وصف ناپذیر آنهاست.
وقوع این فاجعه با محکومیت بین المللی روبرو شد ولی آیا
کافیست؟
مشکل بوکو حرام فقط مربوط به نیجریه نیست. این گروه به
جنبشی تعلق دارد که ۳۵ سال است که با جنایات وحشیانه و به
دور از تصور، رعب و وحشت بر جهان حاکم کرده است. جنبشی که
دشمنیش در ابعاد وسیع با انسانیت، آموزش، پیشرفت، آزادی و
برابری و جنایات و آدم کشی هر روزه اش، مردم جهان را به
بهت و حیرت وا میدارد. از خصایص دیگر این جنبش، بی حقوقی
مطلق زنان، حاکم کردن خرافات و جهالت بر زندگی مردم،
ساختن جهنمی برای کودکان و در هم کوبیدن هر تشکل مترقی و
تحقیر تمام و کمال انسانهاست. این جنبش با به قتل رساندن
هر صدای مخالفی تا کنون باعث مرگ بیش از صدها هزار نفر از
جمله در حملات تروریستی در جاهای مختلف دنیا شده است. بوکو
حرام در نیجریه فجایع میآفریند، طالبان در افغانستان و
پاکستان مدارس را به آتش میکشند وهرآنچه بوی انسانیت دارد
را نابود میکنند، در اربیل عراق نوجوان ۱۵ ساله کلاس نهم
که در صفحه فیسبوکش از اسلام انتقاد کرده را را به اتهام
بیدینی شکنجه و در دادگاه محاکمه کنند و حکومت اسلامی در
ایران همان رویه را علیه مردم از پیش میبرد وبه همراه
بقیه نیروهای جنبش سیاه اسلامی در کشورهای دیگر دوران
کنونی را به یکی از سیاهترین ادوار تاریخ بشر تبدیل کرده
اند.
پیام این جنبش این است که انسانها را طوری در بهت، رعب و
وحشت نگاه دارد که از تغییر شکل کنونی کاملاً ناامید شوند
و تمامأ تسلیم وحشیگریهای آنها شوند. که مردم را تخطئه
کنند و به تمکین وادارند. تاریخ ۳۵ ساله خفقان و نسل کشی
در ایران، سرکوب جامعه علم و ادب، تعقیب نویسندگان و بی
حرمت کردن آزادیخواهان و دهها هزار انقلابی و روشنفکر
گواه این مساله است. این جهنم در ایران شروع شد و در ایران
هم خاتمه میابد. در ایران خاتمه میابد چرا که خواستند همین
احساس را به مردم حقنه کنند که هر کس خلاف قوانین شریعت
رفتار کند سنگسار، شلاق، شکنجه و اعدام در انتظارشان است و
موفق نشدند. هر روز از روز پیش وحشی تر و درنده تر به مردم
حمله کردند و تعداد بیشتری را به قتل رساندند، و نتوانستند
جلو موج روشنگری و امید به آینده را از جوانان بگیرند.
گواهش زنانی که در این بازار وحشت با چهره و ذکر محل اقامت
خود عکسهای بی حجاب خود را به همه دنیا مخابره میکنند و
حکومت را به چالش بزرگی کشیده اند. این مبارزه زیبا که
پشتیبانی میلیونها نفر را در دنیا جلب کرده و در رسانههای
متعدد از چین تا برزیل، از اسکاندیناوی تا آلمان، فرانسه
انگلیس، ترکیه و بسیاری کشورهای دیگر از آن صحبت میکنند
متوقف نخواهد شد. این شروعی است که نمیتواند متوقّف شود.
این شکل جدیدی از مبارزه است که زنان ایران مبتکر آنند و
میرود که حکومت اسلامی را آچمز کند. "مجرمی" وجود ندارد.
تعداد آنقدر زیاد است و شجاعت تحسین برانگیز که حکومتیها
مانده اند چکار کنند. فریاد میزنند که هنوز قوانین علیه
بی حجابی پا برجاست و مجرم را به سزای اعمالش میرسانیم
ولی "مجرمین" آنقدر زیاد و به پهنای ایران هستند که
ناتوانشان کرده اند. پیامد این موج ضبط ویدئو کلیپ هپی بود
که در دنیا صدا کرد. به جرم شادی کردن و رقصیدن دستگیر
شدند ولی مجبور شدند ازادشان کنند.
این شکل مبارزه هم که از ایران شروع شد الگوی زنان دیگر در
دیگر کشورهای اسلام زده قرار خواهد گرفت. جدید، مدرن و
گویاست. کم خطر است و بسیار موثر.
سرنگونی جمهوری اسلامی ضربه محکمی برای بوکو حرام و دار و
دسته اسلام سیاسی در همه جا خواهد بود. در ایران خاتمه
میابد چرا که مردم به صحنه آمده اند. جنبش علیه قصاص و
اعدام گسترش میابد، زنان به جلو صحنه آمده اند و مبارزه
آنان علیه حجاب و بی حقوقی سرعت گرفته است. چون فقر
گسترده و کار میلیونها کودک عرصه را بر اکثریت خانوادهها
در ایران تنگ کرده است. چرا که مردم دیگر چیزی به جز بردگی
خود ندارند که از دست بدهند.
جنبش اسلام سیاسی ۳ دهه است که ترمز محکمی در جهت پیشرفت
مردم و جامعه است. محکوم کردن این جنایات توسط دولتهای
غربی که برای حفظ سیستم در جاهائی منافعشان با آنها یکی
میشود کافی نیست. این مردم هستند که با اتحاد، ابتکار و
تشکل میتواند این ترمز را ببرند و حرمت، منزلت و خوشبختی
را به زندگی انسانها بازگردانند.
درج در نشريه
زن و آزاد شماره ۴۵ |