ازدواج سفید (Sumbo) نوعی زندگی مشترک میان زن و مرد، بدون
ازدواج یا ثبت رسمی است که تنها با توافق طرفین و بدون
دخالت دولت یا کلیسا و دستگاه حاکم صورت میگیرد. چگونگی
شکلگیری این نوع زندگی که امروزه در اکثرجوامع پیشرفته،
مدرن و مترقی بعنوان شکلى از زندگي مشترک پذيرفته شده است
و در ایران تحت حاکمیت اسلام هم بطور چشمگیری رو به افزایش
است به اواسط قرن نوزدهم، در اروپا و خصوصاً کشور سوئد و
پایتخت آن شهر استکهلم برمیگردد.
ازدواج سفید یا سامبو، در اواسط قرن نوزدهم، به دلیل
تحولات عظیم اقتصادی و سیاسی، توسعه چشمگیر صنعت و تجارت و
به دنبال آن افزایش تقاضای کار و کاهش دستمزد کارگران و
گسترش فقر، شکل گرفت. زنان و مردان جوان که از قشر
کارگرانی بودند که با فقر دست و پنجه نرم میکردند و توان
پرداخت هزینههای ثبت رسمی ازدواج خود را نداشتند دست به
آغاز چنین زندگی مشترکی زدند و به این دلیل شهر استکهلم به
«بیاخلاقی و فساد» مشهور شد. این سبک جدید از زندگی مشترک
میان کارگران که به دوراز آئینهای مذهبی و تأیید کلیسا
بود، بهعنوان عملی غیرقانونی بشمار میآمد و کلیسا
متخلفین را قانوناً مجازات میکرد. زنان و مردان جوان با
توجه به نیازهای جنسی و طبیعی خود و با توجه به مخارج
بالای رسمی کردن ازدواج که تنها قشر محدودی از جامعه توان
پرداخت این مبلغ را به کلیسا یا ارگان وابسته به کلیسا
داشتند دست به ابداع این نوع زندگی مشترک یا ازدواج سفید
زدند. درواقع ریشه به وجود آمدن ازدواج سفید ناشی از فشار
بالای اقتصادی بر طبقه کارگر و کمدرآمد بود؛ اما
رفتهرفته و با آغاز قرن بیستم و رشد و گسترش جنبشهای
آزاديخواهانه و مترقی این نوع ازدواج رنگ دیگری به خود
گرفت و به شکلی اعتراضی از جانب زنان و مردان آزادیخواه به
دخالت کلیسا و قوانین مذهبی در زندگی خصوصی تبدیل شد و دست
دخالت گر کلیسا با مبارزات اعتراضی از زندگی خصوصی جوانان
کوتاه گردید.
در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی نیز ثبت رسمی و قانونی
ازدواج، دقیقاً به معنای ثبت مذهبی آن است. مذهب حاکم بر
جامعه از آغاز تولد تا هنگام مرگ، قوانین عقبمانده خود را
به زندگی شخصی افراد تحمیل میکند. ازجمله در مقوله ازدواج
که با خواندن خطبه عقد که مضمون آن توهین آشکار به شخصیت و
حقوق زن است، ازدواج را تبدیل به سند بندگی زن و پروسه
مالکیت مرد بر زن میکند. طبیعی است که در دنیای امروز و
در قرن بیست و یکم زنان ایران و همچنین مردان آزادیخواه
زیر بار دخالت قوانین عقبمانده اسلامی در روابط خصوصی خود
نمیروند. زنان مدرن و مترقی ایران که با جهان در ارتباط
روزمره قرار دارند، حاضر به پذیرش این قوانین نیستند.
قوانینی که رابطه آزاد میان دو انسان را تبدیل به یک
معامله تجاری میکند و با عقبماندهترین قوانین، این
معامله را رسمیت میبخشد. موضوعاتی مانند مهریه، جهیزیه و
شیربها ازجمله مقولاتی هستند که برای "رضایت" طرفین معامله
وضع میشود. در این معامله مرد نقش خریداری را ایفا میکند
که قصد خرید کالایی به نام زن را دارد و برای آن نرخ تعیین
میکند، سر آن چانه میزند و همه این اتفاقات بدون
کوچکترین دخالتی از طرف زن میافتد. چراکه در این معامله
نه خود زن که ولی و سرپرست او طرف معامله است.
همین قوانین عقبمانده اسلامی موجب شد تعدادی از جوانان
ایران عطای ازدواج رسمی را به لقایش ببخشند و صرفاً با
اتکا به عقل و شعور خود و مهمتر از همه توافق طرفین، به
زندگی مشترک بپردازند و دخالت هیچ مرجع قانونی-مذهبی را در
این مورد به رسمیت نشناسند. امروزه شاهد افزایش چشمگیر
جوانانی هستیم که به این انتخاب آگاهانه دستزدهاند و
علیرغم وجود فضای مختنق جامعه، باهم زندگی مشترک همراه با
توافق شخصی و انسانی را آغاز کردهاند. بدیهی است تا زمانی
که این نگاه به ازدواج وجود دارد و دست مذهب از زندگی
خصوصی انسانها کوتاه نشده است، هرروز بیشازپیش شاهد
ازدواجهای سفید در میان جوانان ایران خواهیم بود.*
مندرج در نشریه زن آزاد شماره
۴٦ |