یک سوم نیروی مقاومت کرد ها را زنان
تشکیل میدهند
نقش برجسته زنان در مقابله با نیروهای دولت اسلامی
(داعش) اکنون دیگر در اخبار رسانهها از حاشیه درآمده و
مایه شگفتی افکار عمومی جهان شده است. فرمانده زنان مبارز
کرد، از جمله گفته است که در فلسفه داعش زنان نمیتوانند
نقشی در جامعه داشته باشند.
***
همه ما در روزهای اخیر تصاویر ارتش مردمی در جنگ با داعش
را دیدهایم. حضور زنان در این میان توجه بسیاری را به خود
جلب کرده است. مردم کردستان برای دفاع از آزادی خود دست به
سلاح برده و در مقابل تروریستها ایستادهاند. قوانین و
سیستم حاکمیت داعش چنان غیرانسانی و وحشیانه است که مردم
بلافاصله برای مقابله با آن دست به اسلحه بردهاند. به
همان نسبت که قوانین داعش ضد زن و زنستیزانه است، زنان
کردستان برای مقابله با آن دارای انگیزه هستند. این زنان
بهخوبی میدانند که در صورت روی کار آمدن داعش چه جهنمی
در انتظار آنهاست. این زنان کشته شدن را به زندگی تحت
حاکمیت تروریستهای دولت اسلامی ترجیح میدهند. دولتی که
بهمحض سرکار آمدن در مناطق تحت اشغال خود تسمه از گرده
زنان جامعه کشیده است. زنانی که امروز در صف اول مبارزه
مسلحانه با داعش قرارگرفتهاند، جنگ جویان و ارتشیان
حرفهای نیستند. این زنان پیش از هجوم داعش هرکدام شغلی در
جامعه به عهده داشتهاند و مشغول زندگی عادی خود بودهاند.
یکی پرستار بوده یکی معلم و دیگری مدیر یک شرکت. بسیاری از
این زنان در طول زندگی خود همیشه از خشونت گریزان بودهاند
و طاقت دیدن مرگ یک حیوان را هم نداشتهاند؛ اما شرایط
اجتماعی بهگونهای رقم خورده که همان دختر نوزدهساله
دانشجو برای دفاع از آزادی و حرمت انسانی خود مجبور شده
اسلحه به دست بگیرد و به جنگ تروریستها برود. کابوس
قوانین وحشیانه داعش چنان دهشتناک است که همه را از زن و
مرد و پیر و جوان به مقاومت مسلحانه واداشته است. دولت
اسلامی به عمال خود اعلام کرده که هر کس به دست زنان دشمن
کشته شود به بهشت نمیرود. این واقعیت بهخوبی عمق تحجر و
زنستیزی این جماعت آدم کش را نشان میدهد. در مقابل اما
صفی از زنان آزادیخواه و صلحطلب وجود دارد که باید این
جانیان را به جهنم آن دنیا بفرستد تا خود، گرفتار جهنم
داعش در این دنیا نشوند.*
فرهنگسراها به ”زن“ و ”ساز“ مجوز ندادند
گلایل همایی راد یک زن هنرمند، از فرهنگسراها به دلیل
ندادن مجوز برای برگزاری نمایشگاه نقاشیهایش به دلیل وجود
عنصر ”زن “و ”ساز“ در تابلوهایش گله کرد.
***
دو عامل بدبختی و شرارت، دو عامل وسوسه و شهوت، زن و ساز.
بله در جمهوری اسلامی از ابتدا تا به امروز همیشه این دو
را سانسور کردهاند. عجیب نیست که در چنین حکومتی از
برپایی نمایشگاهی با موضوع زن و ساز جلوگیری شود. ضمناً
این وسط خود نقاش هم زن است. تکلیف کاملاً روشن است. حکومت
اسلامی با تمام دستاوردهای بشری سر ستیز دارد. برخورد
عقبمانده حکومت به موسیقی را همه بهخوبی به یاد دارند.
به یاد داریم که چگونه در سالهای اول حاکمیت جمهوری
اسلامی گیتار و فلوت و ویولن را مانند اسلحه و مواد مخدر
در لحاف و ملحفه میپیچاندیم و جابهجا میکردیم. زمانی که
موسیقی و غنا حرام بود و جز سرودهای ”انقلابی“ هیچ آوایی
به گوش نمیرسید. تنها عاملی که باعث تغییر نسبی این شرایط
شد مبارزه و ایستادگی جوانان و موزیسینهایی بود که
علیرغم این شرایط به کار خود ادامه دادند؛ اما هنوز هم هر
جا که شرایط ایجاب کند حکومت ضدیت خود را با موسیقی و هنر
نشان میدهد. مدتی پیش که تکلیف علوم انسانی را هم
بهطورکلی روشن کردند. مسئله رژیم در کل حوزه تفکر است. هر
چیزی که به این حوزه مربوط باشد با مخالفت روبرو میشود.
تکلیف مفهوم زن هم که کاملاً روشن و اظهر من الشمس است.
زنان را از حضور در همه عرصههای اجتماعی کنار گذاشتهاند
چه رسد به عرصه هنر و موسیقی و تفکر! باوجود چنین شرایطی و
در چنین حکومتی هرگونه ابراز وجود خلاقیتهای فردی حرام و
ممنوع است. تنها با مبارزه و تشکل و استمرار میتوان این
شرایط را تغییر داد. همانطوری که مردم بسیاری از چیزها را
به حکومت تحمیل کردند در سایر موارد نیز میتوان و باید
چنین کرد. امروز زنان در ایران در صف مقدم چنین مبارزهای
قرارگرفتهاند. زنانی که هرروز و با هر حرکت خود مشغول زیر
پا گذاشتن قوانین و مقدسات نظام هستند و عاقبت نیز گور آن
را خواهند کند. صدای ساز ناکوک حکومت دیگر بردی ندارد و
بهزودی با چاووشی زنان ایران برای همیشه خاموش خواهد شد.*
پا دراز کردن فضیلت نیست!
عبدالله جوادی آملی، مفسر قرآن، گفت: ما خیال میکنیم
کمال زن در این است که برای ما برود مدال بیاورد، کمال زن
در مادر شدن است، در فرزند تربیت کردن است.
***
ماه و هفته ای نیست که این جانوران فسیل افاضه فضل نکنند.
جمهوری اسلامی که به دلیل تبلیغات برای خود و رژیم خود با
اکراه زیر بار ورزش زنان در برخی رشتهها رفته است با این
سخنان بار دیگر ماهیت عقبمانده خود را آشکار ساخت. بازهم
سروکله همان هندوانه بزرگ یعنی مادر و مقام مادر پیدا شد.
هرکجا که میخواهند توی سر زنان بزنند و آنها را به خانه
بفرستند پای مقام رفیع مادران و بهشت زیر پایشان را به
میان میکشند. برای مادر و نقش مادری تقدسی پوچ و حال به
هم زن درست کردهاند تا زن را فقط بهعنوان مادر تعریف
کنند و از هر فعالیت اجتماعی دیگری بازدارند. مسئله اصلی
این جماعت دل سوزی به حال مادران نیست. این نیمکاسهای
است که زیر آن کاسه خانهنشین کردن زنان قرار دارد. زنان
ایران مدتهاست به این شامورتیبازی پی بردهاند. هر وقت
آخوند و آیتاللهی دهان باز میکند و از ارج وقرب مادران
میگوید، میدانند که نقشه جدیدی برای سرکوب زنان در سر
دارد. حکومت چشم دیدن دختران و زنانی را که بهافتخار دست
مییابند ندارد و علیرغم شعارهای پوچ خود وحشت سراسر
وجودش را فرامیگیرد؛ اما جنبش زنان در ایران بسیار جلوتر
از اینهاست که بشود با چنین حیلههای کودکانهای فریبش
داد. با این داستانسراییها نمیتوانند جلوی موج عظیم
زنانی را بگیرند که اراده کردهاند تمامیت این حکومت را به
درک بفرستند. زنانی که بهدرستی میدانند برای عقب راندن
مرتجعین تهیمغز حاکم، باید هر چه بیشتر و وسیعتر در همه
عرصههای اجتماعی فعال باشند و این موضوع را هرگز در تناقض
با نقشهای دیگر خود ازجمله نقش مادری نمیبینند. مادری که
پای خود را از خانه بیرون نگذاشته و کاملاً منزوی است هرگز
نمیتواند فرد مناسبی برای تربیت یک کودک باشد.*
لباس زنان جنگجوی کرد مُد شد
یک تولیدی مشهور مد و لباس (H & M) در جدیدترین طراحی
خود، لباس زنانهای را طراحی کرده که بیشباهت به لباس
چریکهای زن کُرد در جنگ با داعش نیست.
***
شرکتهای بزرگ سرمایهداری همیشه از آب گلآلود ماهی خود
را میگیرند. در این مورد هم این شرکت طراحی لباس از فضای
جامعه استفاده کرده و برای پر کردن جیب خود دست به چنین
کاری زده است. هرچند این کمپانی اعلام کرده که این شباهت
در طراحی کاملاً تصادفی بوده اما مستقل از این موضوع، این
خبر گویای واقعیتی عمیقتر است. این موضوع نشان میدهد که
مقاومت مردم کردستان در مقابل تروریستهای داعش تا چه
اندازه توجه مردم جهان را به خود معطوف کرده و همه مردم با
مدافعان کردستان احساس همدردی میکنند. آنها بهخوبی درک
میکنند که چرا زنان کردستان اسلحه به دست گرفتهاند.
آنها با مبارزه خود نهتنها از مردم کردستان که از تمام
بشریت متمدن در مقابل کابوس اسلام سیاسی دفاع میکنند.
مردم جهان آنها را به چشم قهرمانان خود نگاه میکنند.
قهرمانانی که نه از طبقه روشنفکران هستند و نه ارتشیان
تماموقت و حرفهای. اینها مردمانی هستند که به هیچ قیمتی
حاضر نیستند آزادی و انسانیت خود را گروگان تروریستهای
دولت اسلامی ببینند. مردم جهان به چنین قهرمانان
بینامونشانی احتیاج دارند تا در مقابل توحش و ارتجاع
اسلامی از آنها دفاع کنند. زنان در نیویورک و پکن و
آنکارا لباس آنها را به تن میکنند تا با آنها اعلام
همبستگی کنند و تنفرشان از دیوصفتان داعش را نمایش دهند.
کوبانی جبهه اصلی و خط مقدم نبرد جهان متمدن با ارتجاع و
توحش اسلامی است و زنان و مردان مبارز آن نمادی از انسانیت
و آزادیخواهی برای تمام مردم شریف دنیا هستند. بهراستی
کوبانی تنها نیست.*
(درج شده در نشریه زن آزاد شماره
٥٥ – ٢٢ مهر ١٣٩٣)
|